احناف آنلاین

نخستین دانشنامه تخصصی اهل سنت

احناف آنلاین

نخستین دانشنامه تخصصی اهل سنت

احناف آنلاین

وبسایت احناف آنلاین با هدف جمع آوری مقالات اسلامی اهلسنت شروع به فعالیت نموده است.
امید است مورد قبول ایزد منان قرار گیرد

بایگانی

دفاع از امام اعظم ابوحنیفه رحمه الله قسمت (۳)

سه شنبه, ۲۴ آذر ۱۳۹۴، ۰۳:۴۹ ب.ظ

روایت سوم غیر مقلّد :

[۳-] خطیب بغدادی از احمد بن حنبل، رئیس حنابله نقل می‌کند که : حدثنا مؤمل قال ذکروا أباحنیفة عند سفیان الثوری فقال : غیر ثقة و لا مأمون، غیر ثقة و لا مأمون. زد سفیان ثوری، ابوحنیفه را یاد کردند و او گفت : ابوحنیفه مورد وثوق و امانت دار نیست. تاریخ بغداد للخطیب بغدادی، ج ۱۳، ص ۴۴۷ مکتبه شامله


جواب : سند این روایت از این قرار است : أخبرنی علی بن احمد الرزاز أخبرنا علی بن محمد بن سعید (معبد) الموصلی حدثنا یاسین بن سهل حدثنا احمد بن حنبل حدثنا مؤمل قال ذکروا أبا حنیفة عند سفیان الثوری فقال غیر ثقة ولا مأمون غیر ثقة ولا مأمون. بر رسی سند : نفر اول علی بن احمد رزاز است. امام ذهبی او را در ضعفاء ذکر کرده است. نگا : رقم ۴۲۱۵٫ پسرش در اصولش تسمیعات طریه داخل می‌کرد(یعنی درنوشته هایش سمعت وسمعنا اضافه می کرد وروی آنها خاک می ریخت تاقدیم مشخص شوند) (نگا : لسان المیزان رقم : ۵۲۳)

نفر دوم : علی بن محمد موصلی است . در این سند در تاریخ بغداد چاپ شده  علی بن محمد بن معبد آمده است  که محرَّف است اصلش سعید است، یعنی سعید به معبد تحریف شده است. ابونعیم او را کذّاب گفته است . حافظ ابن حجر نوشته است :

علی بن محمد بن سعید الموصلی شیخ أبی نعیم الحافظ قال أبو نعیم کذاب. قال ابن الفرات مخلط غیر محمود… (لسان المیزان – ج ۴ / ص ۱۹۳) ابونعیم گفته است : او بسیار دروغ‌گو است.   ابن فرات گفت : او دچار اختلاط شده و فردی تعریفی نیست و مذموم است.

نفرسوم: هم‌چنین در این سند مؤمّل بن اسماعیل وجود دارد که روایاتش از سفیان ضعیف‌اند. و این روایت از سفیان ثوری است. امام بخاری او را منکر الحدیث می‌گوید . و کسی که امام بخاری در حقش منکر الحدیث را به کار برد، از او روایت روا نیست.

لذا جرحی که توسط خود مجروحان نقل شده باشد اعتباری ندارد در ضمن این‌که جرحی غیر مفسَّر هم هست.

بر رسی متن روایت : متنش هم جعلی است؛

زیرا امام سفیان ثوری رحمه الله  هر چند که بالفرض از امام ابوحنیفه رحمة الله علیه خوشش نیاید، امّا چنان کلمه‌ای نسبت به امام ابوحنیفه رحمه الله ذکر نمی‌کند که آبروی خودش را زیر سوال ببرد؛ زیرا نزد عموم مردم امام ابوحنیفه مورد اعتماد بود، چگونه امام سفیان او را غیر معتمد می‌گوید؟!

ثانیاً : خود امام سفیان از شاگردان امام ابوحنیفه رحمه الله می‌باشد‌ از امام جرح و تعدیل یحیی بن معین سوال شد : هل حدّث سفیان عن أبی حنیفة؟ قال : نعم. کان أبوحنیفة ثقة صدوقا فی الحدیث و الفقه مأمونا علی دین الله . (مناقب موفق مکی ص ۳۲۲)

ترجمه: آیا سفیان از امام ابوحنیفه روایت کرده است؟ فرمود : بلی. امام ابوحنیفه ثقه‌ی صدوق در حدیث و فقه بود و بر دین خدا مأمون بود. خود امام سفیان امام ابوحنیفه را مرضی و پسندیده در روایت می‌دانست ؛

‌‌عن وکیع بن الجراح قال : کان سفیان ربما قال : أخبرنا به بعض أصحابنا المرضی، یرید به الإمام. (مناقب کردری ۲۹۳)

علامه ابن أثیر جزری نسبت به بری بودن امام از این نوع تهمت‌ها نوشته است :

ویدل على صحة نزاهته عنها ، ما یسر اللّه تعالى له من الذِّکْر المنتشر فی الآفاق ،والعلم الذی طبق الأرض، والأَخْذ بمذهبه وفقهه والرجوع إلى قوله وفعله ، وأن ذلک لو لم یکن لله فیه سرّ خفی ، ورضى إِلهیّ ، وفقه الله له لما اجتمع شطرُ الإسلامِ أو مایقاربهُ على تقلیده ،والعمل برأیه ، ومذهبه حتى قد عُبِدَ اللَّهُ ودِیْنَ بفقهه ، وعُمل برأیه ، ومذهبه ، وأُخذَ بقوله إلى یومنا هذا ما یقارب أربعمائه وخمسین سنة ، وفی هذا أدل دلیل على صحة مذهبه ، وعقیدته ، وأن ما قیل عنه هو منزَّه منه. (جامع الأصول فی أحادیث الرسول با تحقیق عبدالقادر الأرنؤوط ، ج ۱۲ / ص ۹۵۲) بر صحّت پاک بودن امام از این‌ها دلالت دارد آن یادمان گُسترده‌ای که در آفاق دارد، و آن علمی که روی زمین را پوشیده است و گرفتن مذهب و فقه او و رجوع به گفتار و کردار او. و اگر خداوند در آن رازی مخفی نمی‌داشت، و رضای الٰهی در آن نمی‌بود که خداوند اورا بر آن موفق داشته است،

نیم جهان اسلام یا آن‌چه نزدیک به آن است، بر تقلید او و عمل به رای و مذهبش جمع نمی‌شدند، تا آن جا که الله تعالی طبق فقه او عبادت شده و موافق با آن دینداری شده اشت، و به رای و مذهب او عمل شده است و

قولش از زمان او تا به حال گرفته شده است مدتی که نزدیک به ۴۵۰ سال است.

[اما در این دور نزدیک به سیزده قرن است] در این ها بزرگـترین دلیل است بر صحت مذهب و عقیده اش و بر این که آنچه در حق او گفته شده است، او از آن‌ها منزّه و پاک است.

گواهی برخی از محدثین و رجال جرح و تعدیل نسبت به ثقه و معتمد بودن امام ابوحنیفه:

۱-یحیی بن معین : قال محمد بن سعد الکوفی : سمعت یحیی بن معین یقول : کان أبوحنیفة ثقة لایحدّث بالحدیث إلاّ بما یحفظه ، و لا یحدّث بما لایحفظ .

(تهذیب الکمال ج۲۹ ، ص ۴۲۴)

ترجمه: محمد بن سعد کوفی می‌گوید : از یحیی بن معین شنیدم که می‌گفت : امام ابوحنیفه ثقه بود، و جز آن احادیثی که در حفظ داشت روایت نمی‌کرد، و آن چه در حفظ نداشت آن‌ها را روایت نمی‌کرد. و قال صالح بن محمد الأسدی الحافظ : سمعت یحیی بن معین یقول : کان أبوحنیفة ثقة فی الحدیث . صالح بن محمد اسدی حافظ می‌گوید :

ترجمه: از یحیی بن معین شنیدم که می‌گفت : امام ابوحنیفه در حدیث ثقه است.

و قال أحمد بن محمد بن القاسم بن محرز عن یحیی بن معین : کان أبو حنیفة لابأس به . و قال مرة : کان أبوحنیفة عندنا من أهل الصدق، لم یتّهم بالکذب ، و لقد ضربه ابن هبیرة علی القضاء فأبی أن یکون قاضیاً . (تهذیب الکمال ج۲۹ ، ص ۴۲۴)

ترجمه: احمد بن محمد بن القاسم بن محرز از یحیی بن معین نقل کرده است : امام ابوحنیفه اشکالی ندارد. ( گفتنِ «لابأس به» نزد یحیی بن معین برابر با ثقه گفتن ایشان است- کما فی ثقات ابن الشاهین) و یک بار گفت : امام ابوحنیفه نزد ما از اهل صدق است و متَّهَم به کذب نشده، امیر ابن هبیره او را زد که قضاوت را قبول کند، امّا او از قاضی شدن انکار ورزید. و ذکر الإمام النسفی بإسناده عن أحمد بن محمد البغدادی قال : سألت یحیی بن معین عنه ، فقال : «عدل ثقة ، ما ظنّک بمن عدّله ابن المبارک و وکیع». (مناقب کردری ص ۱۰۱)

ترجمه: امام نسفی با سندش از احمد بن محمد بغدادی نقل کرده است که او گفت : از یحیی بن معین نسبت به امام ابوحنیفه سوال کردم گفت : او عادل و ثقه هست. گمان تو در حقّ کسی که ابن مبارک و وکیع او را تعدیل کرده‌اند چیست؟!

امام علی بن المدینی : قال علی بن المدینی : أبوحنیفة روی عنه الثوری و ابن المبارک و حماد بن زید و جعفر بن عون ، و هو ثقة لابأس به . (جامع بیان العلم و فضله لابن عبدالبر ص ۴۳۷) علی بن مدینی -کسی که امام بخاری جلویش خود را کوچک می‌شمرد – گفت : از امام ابوحنیفه، سفیان ثوری وابن مبارک و حماد بن زید و جعفربن عون روایت کرده اند، و او ثقه است ، هیچ اشکالی ندارد. امیر المؤمنین فی الحدیث ، امام شعبه نضر بن علی قال : کنّا عند شعبة فقیل له : مات أبوحنیفة! فقال بعد ما استرجع : لقد طفئ عن أهل الکوفة ضوء نور العلم ، أما ! إنّهم لایرون مثله أبداً .(أخبار أبی حنیفة و أصحابه ، ص ۷۲)

ترجمه: نضر بن کنانه می‌گوید : ما نزد امام شعبه بودیم. به او اطلاع داده شد که امام ابوحنیفه وفات کرد. پس از خواندن « إنّا لله و إنّا إلیه راجعون» گفت : پرتو نور علم از کوفه خاموش شد، خبر دار! آنان تا ابد نظیر او را نخواهند دید. ابن عبدالبرّ نیز نوشته است : وقال الحسن بن علی الحلوانی : قال لی شبابة بن سوار : کان شعبة حسن الرأی فی أبی حنیفة . (جامع بیان العلم وفضله لابن عبد البر، ص ۴۳۷) ✏ترجمه:

شعبه نسبت به امام ابوحنیفه رای خوبی داشت.

حضرت شعبة با تشدّدی که در روایت حدیث هم برای خود و هم برای محدثین دیگر قائل بود به امام ابوحنیفه دستور روایت حدیث می‌دهد که این بالاترین توثیق از امیر المؤمنین فی الحدیث برای امام اعظم رحمهما الله تعالی است . سئل یحیی بن معین عن أبی حنیفة فقال : « هو ثقة ما سمعت أحداً ضعّفه ، هذا شعبة بن الحجاج یکتب إلیه أن یحدّث یأمره ، و شعبة شعبة ». (حاشیه مقدمة التعلیم ، ص۱۳۵)

ترجمه: امام یحیی بن معین نسبت به امام ابوحنیفه سوال کرده شد، در جواب گفت : « او ثقه است، من از کسی نشنیده‌ام که او را تضعیف کند، این شعبه بن حجاج است که برایش نامه می‌نویسد که حدیث روایت کند، و شعبه که شعبه است».   یعنی شعبه به ضعفاء اجازه‌ی روایت حدیث را نمی‌داند و با شدّت آنان را از تحدیث منع می‌کرد،

امّا وقتی که او به امام ابوحنیفه دستور روایت حدیث می‌دهد ، یعنی این که امام ابوحنیفه نزد ایشان ثقه و قابل اعتماد است. عمرو بن دینار او می گوید  : أبوحنیفة  إمام هذه الأمّة . (مقدمة التعلیم ص ۱۳۳)

ترجمه: امام ابوحنیفه امام این امّت است. امام طحاوی : امام ابو جعفر طحاوی رحمه الله در « مغانی الأخیار من رجال الآثار»  نوشته است « أبوحنیفة الإمام الأعظم ثقة ثبت فقیه مشهور» . ( ابوحنیفة النعمان لوهبی الغاوجی ، ص ۱۸۴)

ترجمه: امام ابوحنیفه امام اعظم ثقه ثبت فقیهی مشهور است. ابن شاهین :

و ذکره ابن شاهین فی « تاریخ أسماء الثقات» ممن نقل عنهم العلم . ص ۳۲۳ ، رقم ۱۴۱۱٫ امام عجلی : امام عجلی نیز ایشان را در معرفة الثقات ذکر نموده است : «النعمان بن ثابت أبو حنیفة کوفی تیمی من رهط حمزة الزیات وکان خزازا یبیع الخز » . (معرفة الثقات للعجلی  ج ۲ / ص ۶۴ از المکتبة الشاملة به شماره  [ ۱۸۵۳ ]) وحفظ امام اعظم

اگر چه بعد از اثبات ثقه بودن امام نیازی به ذکر حفظ امام نیست؛ امّا چون برخی از غیر مقلدان می‌گویند : حافظه‌ی امام قوی نبوده است و از همین جهت تضعیفش می‌کنند،

برخی از شهادات ائمه را نقل می‌کنیم : مکّی بن ابراهیم : مکّی بن إبراهیم  قال :  کان أبوحنیفة تقیّا زاهداً عالماً راغباً فی الآخرة صدوق اللسان أحفظ أهل زمانه . (مناقب موفق ص ۱۹۰)

ترجمه: مکی بن ابراهیم گفت : امام ابوحنیفه تقی، زاهد، عالم و رغبت کننده در آخرت بود، زبانش بسیار راستگو و با حافظه‌ترین اهل زمان خودش بود. اسرائیل بن یونس : امام صیمری با سندش از حضرت اسرائیل بن یونس روایت کرده که او گفت : « نعم الرجل النعمان ! ما کان أحفظه لکلّ حدیث فیه فقه ، و أشد فحصاً عنه و أعلمه بما فیه من الفقه . و کان قد ضبط عن حماد فأحسن الضبط عنه » . (أخبار أبی حنیفة و أصحابه ، ص ۹ و تاریخ بغداد …….)

ترجمه: نعمان چه مرد خوبی است ! چه خوب حافظ احادیث فقهی است ! از همه بیشتر در جستجوی آن‌ها و چقدر نسبت به فقه آن ها داناست ! اسرائیل با صیغه‌ی تعجّب حفظ امام را ذکر کرده است که دال بر مبالغه در آن است. یزید بن هارون :

عن تمیم بن المنتصر : قال : کنت عند یزید بن هارون فذکر أبوحنیفة ، فنال إنسان منه (أی من أبی‌حنیفة) ، فأطرق طویلاً ، قالوا : رحمک الله حدّثنا. فقال : کان أبوحنیفة تقیا نقیا زاهدا عالما، صدوق اللسان، أحفظ أهل زمانه ، و سمعت کلّ من أدرکته من أهل زمانه یقول : إنه ما رأی أفقه منه . ( الإمام الصمیری ، أخبار أبی حنیفة و أصحابه ، ص۳۶  چاپ دوم بیروت ۱۹۷۶م موافق با ۱۳۹۶هـ ق )

ترجمه: امام ابوحنیفه تقی، نقی، زاهد، عالم و زبانش بسیار راستگو و با حافظه‌ترین اهل زمان خودش بود، من با هر کسی که از اهل زمان او برخورد کردم شنیدم که می‌گفت : وی از او شخصی فقیه‌تر ندیده است. عبدالله بن المبارک : قال ابن المبارک رحمه الله : غلب أبوحنیفة الناس بالحفظ ، و الفقه ، و الصیانة و شدّة الورع . (مناقب موفق ، ص ۱۸۴)

ترجمه: امام ابن المبارک گفت : امام ابوحنیفه از مردم با حفظ، فقه و صیانت و شدّن ورع غالب بود. امیر المؤمنین فی الحدیث امام شعبه : امام صیمری با سندش از خالد بن الحارث روایت کرده است که او گفت : از شعبه شنیدم که او گفت : «وکان(‌أبوحنیفة) – و اللهِ – حسن الفهم جیّد الحفظ …». (أخبار أبی حنیفة و أصحابه ، ص ۹) … به خدا سوگند که امام ابوحنیفه فهمش خوب و حافظه‌اش جیّد بود. مفتی مکه مکرمه علامه ابن حجر هیتمی شافعی نیز نوشته است : «وقال شعبة أیضا : ” کان – والله – حسن الفهم جید الحفظ ” ». الخیرات الحسان فی مناقب أبی حنیفة النعمان ” ص (۳۲)

ترجمه:

به خدا سوگند که امام ابوحنیفه فهمش خوب و حافظه‌اش جیّد بود ابن خلکان :

ابن خلکان : مثل هذا الإمام لایشک فی دینه و لا فی ورعه ، و لا فی حفظه (تاریخ ابن خلکان ، ج۲ ، ص ۱۶۵)


ترجمه: در دین ، ورع و حفظ این امام شکی وجود ندارد. واین است شخصیت امام ابوحنیفه رحمه الله در حدیث و فقه نه آن چه با سند ضعیف و جعلی در تاریخ بغداد نوشته‌شده است.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی